یه روزِ بد
الهس بمیرم برات عشق مادر.گل یاس من ....انقده امروز روز بدی بود طبق معمول که لباس باباییو اتو کردم تو هی اومدی پیش اتو و خنده خنده میزدی و میگفتی اوفه اوفه .نمیدونستم داری منو گول میزنی .... لباس باباییو اتو کردم و اتو رو از سیم کشیدم و روز میز گزاشتم و با هم اومدیم تو اشپزخونه ..یهو مث فشنگ رفتی ...نگو رفتی سر اتو و اتو رو کشوندی پایین و خورده یه دستت الهی بمیرم مادر شانس اوردیم رو حالت اسانسوری بوده اگر نبود کل کف اتو رو دستای نازت میخورده ...وای خداااا اولش دستت قرمز شد و سریع ارد خنک و سفیده تخم مرغ گزاشتم رو دستات .اما حالا که 2 ساعته گزتشه یه تاوللللل بزرگگگگگگ زده وای خدای من منتظرم بابایی بیاد ببرمت بیمارستان ببینم...
نویسنده :
مامان دخترا
13:48
عشق14ماهه
ددی تچی دده من چیست؟؟! این یک جمله یاسمینه خطاب به بهار .بهار کفشمو بده تچ :کفش باب باب:تاب تاب یخ ...عاشق یخه میاد پاینن یخچال و یک ریز یخ میگه . عیی:علی تدی:کلید بئو:هر حیوان جنبنده تاتا:هر بچه کوچولویی و کلمه ی نه که با قاطعیت برابر چیزی که نخواد میگه و شیرین کاری جدیدش ِ...میره روی مبل و میگه پَررررر .و میشینه و میاد پایین . عاشق این محافظه کاریشم ِیادمه نگار میرفت رو پله میگف یک دو پرررر و واقعنی هم میپرید !!!!وبدجور میخورد زمین امایاسمین خیلیییییییی محافظه کاره ِمامان فداتون ...
نویسنده :
مامان دخترا
8:45