بهارجووونم بهارجووونم ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
نگار جووونمنگار جووونم، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره
یاسمین جونمیاسمین جونم، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه سن داره

بهار زندگی من

4040

 

                                   

 

http://zibasaz.niniweblog.com/

مهد نگارجان

یک عدد عشق ب مهد هستن ایشون خوشحالم خیلی خوشحال، چون اولین تجربه ی اجتماعی شدن دخترا، تو جایی بود ک بهترین کادرو و پرسنل داشت، بنظر من اولین تجربه ها همیشه موندگارن برا ادما، مخصوصا اولین معلم، اولین مهد ومدرسه، خیلی خوشحالم ک هم بهارجان هم نگارجان هردوشون علاقه مند ب مهد و مدرسن، این باعث شده اجتماعی بار بیان و خیلی مستقل باشن، یک دختر بچه ضعیف نیستن ک وقتی جمعی وارد میشن خجالت بکشن، ی گوشه بشینن، بنظر من چ دختر چ پسر باید قوی و اجتماعی باشه تا خوب بتونه تو جامعة از خودش دفاع کنه، قشنگ حرفشو بزنه، ک تو نخوره، فعلا تربیت دخترا تو این زمینه‌ روسفیدم کردن انشالله مستدام باشه ...
11 ارديبهشت 1398

تنبلی چشم‌ نگار جان

یه بچه سه ساله فک کن بگن عینک بزن! حالا اندر خم قبول کردن عینک ب این طفل باشی بهت بگن علامت یادش بده تنبلیش معلوم بشه ج سطحیه تا درمانش زودتر پیش بره  حالا علامتا سنجش یادش بدی بگن چشمشو ببند، اونم ن یک ساعت دوساعت بلکه 6!!!ساعت، برای ی بچه سه سال و نیم !!! فقط تصور کنید چ سخته اولا در حد نیم ساعت با جایزه و جون من ببندو و برات عروسک می‌خرمو، ببند بریم دور دور کنیم  سپری شد، کم کم رسوندیم 3 ساعت، الانم پنج شش ماهی میشه انقدرررر بزرگ و خانم شدی انقدررر صبور هستی ک خودت میای پد چشمتو میزنی و میگی  مامان میبندم چشمم زود خوب بشه، بچه ب صبوری و فهمیدگی تو ندیدن نگارجون، تو در عین بچگی خیلی بزرگی  تو صبوری رو ب من یاد میدی...
25 بهمن 1397