اخرین خبر از من و گل دخملام
سلام دوستای گلم .
ممنون از اینکه به فکر من و بچه ها هستین .نگار جونم هنوز دنیا نیومده .یه چند روزیه یه دردایی رو حس میکنم و خیلی سخت شده برام این روزا .شبها خواب ندارم ...به شدت سنگین و تپلی شدم ...ولی به یه تار موی نگارم می ارزه ...
هیش وقت فکر نمیکردم تا این اندازه وزنم بره بالا .منی کخ اگه یه گرم اضافه وزن پیدا میکردم خودمو هلاک میکردم .اما حالا ...شدم توپ قلقلی ...ولی انشالله دخملم به سلامت بیاد و همه ی این روزای سختو برام تموم کنه .به محضی که دخملم اومد حتما آپ میکنم و عکسشو میزارم .
بهارم این روزها متوجه تغییراتی شده مدتها به من زل میزنه و دستسو میزاره رو دلمو میگه مامان نی نیه ....و یا بوسش میکنه و هزاران هزار دلبری برامون میکنه .
التماس دعا از تک تک دوستای گلم دارمممممممم
راستی تا دهم ابان اخرین نوبتمه .اگه مثل بهار بخواد باشه نگارم تا اخرین لحظه قراره با من باشه .نمیدونم تا خواست خدای مهربون چی باشه