بهارجووونم بهارجووونم ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
نگار جووونمنگار جووونم، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره
یاسمین جونمیاسمین جونم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

بهار زندگی من

4040

اولین پست 95

1395/1/14 16:44
نویسنده : مامان دخترا
259 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل دخملام...خوشگلام .

عیدت گذشتتون مبارک دوستای گگلم..انشالله سال خوب و خوشی داشته باشید دوست جونیا

خب دخملام بریم.سراغ اتفاقات سال جدید..

اول که دم سال تحویل بابا صداتون زد تا حتما سال تحویل بیدار بشید و سال جدید ب شور و اشتیاق و انرژی مضاعف شماها شروع کنیم ...بماند که نگار خوابالو چقد بداخلاقی کرد😂

روز اول و دومو به عید دیدنی رفتیم و امااااان از شیرینی و اجیل عید ...همون چیزی که میترسیدم ازش 😢 اخه نگار به شدت عاشق تخمه و شیرینیجاتههههههه برعکس بهار..که فقطططط چیزای شیرین دوست داره

روز دوم با تب شدید و استفراق همراه شد و بعد دگتر گفت یه نوع ویروسه ولی تحربه مادریم میگف نگاری از شدت پرخوری این وضع شده .تو دوروز بعد فقط شیر بهت دادم تا معدت بتونه هضم کنه و روبراه بشه .خدایی با این تکنیک روز 5 بود که خوب شدی و تب نکردی و استفراقت کاملا قطع شد ..ولی مگه میشد تو مهمونی اجیل و شیرینی نیاری جلو و یا خونه مردم بگیم نیارید چون بچمون معدش حساس شده!!!! خلاصه با هردردسری بود ایام عیدو گذروندیم

روز پنجم عید بعد بهبودی نگار جونی رفتیم اصفهون که الحق خیلی خیلی خوش گذشت و عالیی بود.شما هم دخترای خوبی بودید .تو اصهفهان تمام جاهای تاریخیشو گشتیم و کلیییی پیاده روی داشت ..

بهارم که جونش بود و نگار .انقد هوای نگارو داشت تا یهو گم.نشه ...کلی حرص خورد 😅😅😅 

روز 13 هم زدیم به کویر ...و چهقدر بکر و دلچسب بود .با اینکه بچه کویریم ولی تاحالا نرفته بودیم.تو خود کویر و کویر نوردی ...هرچی بهار خداش داده بودن و یک جا نمیشست نگار جونننی به شدت از ریگ بدش میومد ..تمام وقتو روی فرش نشست و حتی یه قدمم بر نداشت رو ریگ ها ...

بریم سراغ عکساتون عشقولیا

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)