چی بگم والا!!
یک ...دووووو....پَرررررررر
و پرش از پله شاه نشین یا حتی مبل ...به طرف زمین
این شاهکار جدید نگاره..بماند هربار که پر.میگه چشماشو میبنده و خودشم میدونه الان با این پرش دردش میگیره ها ولی بازم میپره و کلیییی هم کیف میکنه ...و بماند وقتی میخوره زمین اول میگه آخ بعد پا میشه و شیرین کاریشو ادامه میده.
پ.ن :هیش رقمه حریف نمیشم این بازیو از سرش بیرون کنم .خدایا خودت هدایتش کن
پ ن2: اعصابم خورده بهار دوروزه خونه مامانم مونده و میگه خونه نمیاد الان تلفنی داشت میگفت نگارم رو بفرس اینجا .اینجا خیلی داره خوش میگزره.
پ ن3:کاش منم مادرجون داشتم پناهنده میشدم اونجا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی