بهارجووونم بهارجووونم ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
نگار جووونمنگار جووونم، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره
یاسمین جونمیاسمین جونم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

بهار زندگی من

4040

به خیر گذشت....

1393/5/7 20:42
نویسنده : مامان دخترا
205 بازدید
اشتراک گذاری

همونطور که از عکس پیداست لب بهار اوووف شدهخطا ...دخمل شیطونم داشت همرا داداشم بازی میکرد که یهو با دهنی پر از خون اومد پیشم در حالی که غشش گریه بود بیچاره داداشم اون بیشتر ترسیده بود که چش شده بعد از اینکه زخم لبشو دیدم فهمیدیم چیز عمیقی نیست و نیاز به بخیه نداره ...خیلی خوشحال شدم که سطحیه و بازم بچم بخیه نمیخوره اما دندونش رفته بود تو لبش و این باعث خون ریزی شده بود که اونم به شکر خدا زود بند اومددددددد ولی بچم تا دو سه روز نمیتونست خوب غذا بخوره و دردش میومد گریه

من که مطمءنم این کوچولو یا جراح میشه یا قصاب ولی خداییش شیرزنی میشه واسه خودش خندونک

+خداجونم خودت مواظب تموم بچه های عالم باش.......آمیییییییییییییینفرشته

پسندها (4)

نظرات (9)

یگانه جون
7 مرداد 93 21:20
سلام من یگانه ام........آباجی یه دخمل که الان تقریبا 5 ماهه که تو دل مامانشه......به وب من هم سر بزنین.خوشحال میشم.راستی یه سوال،مامان من اصلا هیجان نداره که دوباره نی نی دار شده و وقتی علتش رو می پرسم....میگه چون سر بچه دوم آنقدر هیجان زده نمیشه!!!!!!!!!!!!آیا شما هم اینجوری هستین.....آخه مامانم مثل یه موضوع خییییییییییییییییییییییییلی عادی باهاش برخورد می کنه!!!!!
مامان دخترا
پاسخ
ممنون از ابجب یگانه که به ما سر زدی ...ادم خب سر بچه دوم عادی تر برخورد میکنه ولی هیچ وقت عادی نمیشه اونم یه فرشته ناز ناز ی و دوست داشتنی مثل بچه ی اول ادمه
ابجی سجا
9 مرداد 93 18:25
استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان و صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت...
شادی
10 مرداد 93 13:09
آخیییی. لب های خوشگلشو ببین. خدا همیشه مواظب کوچولوهای نازنین هست. ببوسش از طرف من. خصوصی هم داری عزیزم.
مامان فاطمه
11 مرداد 93 12:27
خدا رو شکر.خاله بیشتر مواظب خودت باش.
مامان دخترا
پاسخ
ممنونم عزیزم .بهار ما استاد شیطنته تا خالا دو بار بخیهخورده یه بار ابروش یه بارم پاش خدا این دفعه به خیر کرد که بخیه نخواست
مامانِ بهار
11 مرداد 93 17:13
وااااااااای عزیزم ... معلومه این دخملی خیلی شیطونه که ازین بلاها سرش میاد . اشکال نداره عزیزممممم ...
مامان دخترا
پاسخ
بهار نگو بلا بگووووووووو
مامان محیا جونی
12 مرداد 93 1:46
سلام خواهری خوبی...از بس شیطونن ارامش ندارن که...محیام چند روز پیش لبشو زد به میز تلویزیون کلی خون اومد کلی گریه کرد...فقط خدا باید هواشونو داشته باشه
مامان دخترا
پاسخ
اخی گناه محیا جوون .خدا همشونو حفظ کنه
ابجی سجا
12 مرداد 93 16:01
خاله مبارك عشق دومتون
آویسا
14 مرداد 93 10:29
اخ آخ آخ آخ جانم.بهار جونم مواظب خودت باش عزیزم
مامان دخترا
پاسخ
ممنون عذیزم
مامان آوا
26 مرداد 93 9:59
ای جانم عزیزم چقدر خدا بهش رحم کرده[پاسخ اره شانس اوردیم بازم بخیه نخورد