بهار متحول شده
بهار از حموم میترسه ...البته میترسه نه میترسید ............یه دست به افخار بهار بزنید تا بگم جریان چیه........ بهار هر موقع حموم میبردمش از اولی که پای مبارک به سرامیک کف حموم میخورد اتومات گریش میرفت هوا حالا هرچی خرسی و اردک و جک و جونور تو اتاقش میدیدم که قالب حمل توی حموم باشه بر میداشتیم تا بریم حموم ...خلاصه یه کاروان عروسک توی حموم میبردیم که وقتایی جای من و بهار دیگه تو حموم نمیشد یه وقتایی هم بهار لا به لا ی اینا گم میشد....امروز دیدم نه این بچه فوق العاده کثیفه بعد اینکه کلی اهنگ حسنی رو با چند تاتغییر مثل ....(بهار نگو بالا بگو تنبل تنبلا بگو)یعنی هرچی حسنی بود تغییر به بهار کرده بود ..روخوندیم تا شاید خجالت بکشه و...