بهارجووونم بهارجووونم ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
نگار جووونمنگار جووونم، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره
یاسمین جونمیاسمین جونم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

بهار زندگی من

4040

جنگ جهانی

1392/12/23 17:25
نویسنده : مامان دخترا
179 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز الم شنکه که نه جنگ جهانی سوم تو خونه به با شده بودتعجب متهم اصلیم خودت بودی بله خود خود وروجکت .اخه از صبح که صبحونه شاهانه خوردی دیگه تا شب لب به چیزی نمیزدی از من اصرار برای غذا خوردن از تو انکار از من اصرار و بازم از تو انکار یعنی یه وضعی بود تا اخر مجبور شدیم بیاریمت خونه مامانیا تا این دایی یکم جنگولک بازی و بایکوبی و ...........این ادا اصولا تو خودش در بیاره تا شاید برنسس غذا نوش جان کنه .و اون وقت خوردی .یعنی من کشته مرده این جنگولک بازیاتم .بابا نکن با ما این کارا رو به قول خودت اووووووووووووووووخبازنده

از همینجا بهت تذکر میدم بار اخرت باشه بعلــــــــــهقهرابرو  (من در حالت خشمگین )

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آوا
24 بهمن 92 21:42
سلام عزیزم وبلاگ نو مبارک دختره منم همینطوریه باید سرشو با یه جیزی گرم کنم تا یه چیزی بخوره. امان از این وروجکا .
مامان نازی
25 بهمن 92 0:58
سلام عزیزم.ممنون که به ما سر زدید.دختر نازی دارید خدا نگهش داره. راستی گلم از کجا متوجه شدی ما یزد زندگی میکنیم؟ اخه تو قسمت همشهری های نی نی وبلاگ دیدم .کلی خوشحال شدم دختر نازتو ببوس
مامان شازده پاشا
25 بهمن 92 1:45
مامان جون خوب براش توتومیپختی بله شب مجبور شدم توتو پختم .اخه به جز تو تو غذای دیگه ای نمیخواد بخوره .امان از این وروجکا