بهارجووونم بهارجووونم ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره
نگار جووونمنگار جووونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره
یاسمین جونمیاسمین جونم، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه سن داره

بهار زندگی من

4040

سفرنامه .روز پنجم

1393/3/23 12:41
نویسنده : مامان دخترا
188 بازدید
اشتراک گذاری

شب اخر رو من درست نخوابیدم از هول اینکه خدای ناکرده تب بهار بالا نره ...ساعت 5 و نیم صبح بابلسر رو به مقصد یزد ترک کردیم این دفعه قرار شد از جاده تهران برگردیم .بهار وقتایی که مریض میشه یه جوری مریض میشه که شک داری واقعا مریضه یا نه؟؟؟آخه وقتایی حال ندار بود و خواب بود وقتایی هم چنان به وجد میومد و شیطنت مبکرد که معلوم نبود این بهار همون بهار یه ساعت پیشه ...ظهر رو برای صرف ناهار در شهر کاشان توقف کردیم اما به قدری هوا گرم بود که دیدن از باغ فین رو لغو کردیم و تصمیم گرفتیم بشینیم تو ماشینامونو و کولر رو پر ضرب کنیم و گاز بدیم طرف یزد

 

 

اینجا هم مال وقتی بود که یکم حال بهار بهتر بود و داشت دور محوطه میومد پایین اما از بس گرم بود تمام دغدغه من این شده بود خدای نکرده حالش به هم نخوره من که مثل لبو قرمز شده بودم و دیگه تحمل لینکه یه دقیقه اونجا بمونم نداشتم .لذا نتونستم جلوی خودمو بگیرم و رفتم پاهامو گذاشتم توی جوبی که  از وسط اون محوطه رد میشد و یخورده دمای بدنم اومد پایین.........

بعدشم دیگه یه سر تا یزد حرکت کردیم اما بهار دم دمای اخر تبش زد بالا ....بلافاصله بعد اینکه به یزد رسیدیم  بهار رو بردیم پیش دکتر خودش دکتر شفایی که الحق بهترین دکتره و محاله بهار پیشش بره و هنوز دارو مصرف نکرده بهتر نشه ...مطب دکتر طبقه سوم ساختمان پزشکان بود و همیشه اسانسورش سالم بود اما اون روز برخلاف همیشه اسانسور خراب بود .....وای خدا داشتم میمردم از اینور خستگی راه از اینور سه طبقه پله نوردیخسته ...بهارم مشخص شد گلوش به شدت عفونی شده و یک پنی سیلین 600 نوش جان کرد و بعدش شربت کو اموکسی کلاو و بروفن برای تبش ...........ولی اون شب بهار چنان تبی کرد که منو حسام فکر کردیم تشنجه اخه تنش داشت عین بید میلرزید دکتر بهمون گفته بود احتمال تب وجود داره اما ما دوباره بهار رو بردیم اورژانس بیمارستان و شیاف بهش زدن ولی رفته رفته از فرداش بهتر شد

اینم از سفرنامه ی ما. و خدا روشکر دخترم خوش مسافرت بود و توی مسافرت اذیتم نکرد و اونجا مریض نشد .

 

پسندها (3)

نظرات (1)

آویسا
23 خرداد 93 12:47
خب خداروشکر که بهتره معلومه با اون همه آب بازی حسابی به بهار خوش گذشته.